اخبار

دست توانای سعدی در هر دو حیطه نظم و نثر

۱۴۰۴/۰۲/۰۲

اول اردیبهشت‌ماه، روز بزرگداشت سعدی شیرازی است. به همین مناسبت، دکتر علی سلیمانی، عضو هیئت علمی گروه اموزشی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه لرستان، در یادداشتی، جایگاه و اهمیت سعدی شیرازی را تشریح کرد. در این یادداشت، آمده است: «سعدی از معدود افرادی است که توانسته در هر دو حیطه نظم و نثر، دستِ توانا داشته باشد».

به گزارش روابط عمومی دانشگاه لرستان، متن یادداشت دکتر علی سلیمانی، به این شرح است:

مُشرف­‌الدین یا شَرف‌­الدین مُصلح سعدی شیرازی از جمله شاعران و نویسندگان قرن هفتم هجری و یکی از بزرگان ادبیات فارسی و از جمله شخصیت­‌های پُر آوازه‌ی ایران و جهان است.

در طول تاریخ ادبیات فارسی، معمولاً ادیبان در یک زمینه توانایی دارند و ما چندان افرادی که بتوانند هم در نظم و هم در نثر، آثار درخشان و ماندگاری خلق کنند، نداریم.

حال آنکه سعدی از معدود افرادی است که توانسته در هر دو حیطه نظم و نثر دستِ توانا داشته باشد.

«بوستان» یا «سعدی­‌نامه» از جمله شاهکارهای منظوم سعدی است که در حدود چهار هزار بیت و در ده باب و در موضوع اخلاق، تربیت، وعظ و تحقیق سروده شده و به عنوان 100 کتاب برتر تاریخ بشریت برگزیده شده است.

«گلستان» سعدی نیز در هشت باب تعلیمی و به نثری مسجع و گاه موزون آمیخته به قطعات منظوم نوشته شده و از جمله زیباترین شاهکارهای مسلم نثر فارسی به شمار می‌­آید که جدا از آنکه در زبان فارسی الگویِ تقلید بسیاری از ادیبان شده، بارها در کشورهای فرانسه، آلمان و انگلیس، ترجمه و منتشر شده است.

_ یکی از مواردی که بسیاری از محققان و ادیبان به سعدی نسبت داده‌اند، «مُصلح اجتماعی» بودن سعدی است.

این ویژگی سعدی که ناشی از تیزبینی، هوش بالا و تجربه‌ی فراوان وی است، باعث شده تا سعدی همچون یک جامعه‌شناس متفکر به بیان معایب و واقعیات جامعه خود بپردازد و نکاتی را بازگو نماید که نه تنها در آن زمان، بلکه امروزه نیز راهگشا هستند و می‌­تواند اخلاق و رفتار نیک را در جامعه، تسری دهند.

سعدی، مملکتِ پادشاهی را که بر بازرگانان ظلم و ستیز روا می‌­دارد، «بومِ بی­‌هنر» می­‌خواند و معتقد است که ظلم بر بازرگانان، باعث دوری آن‌ها از آن مملکت خواهد شد و نتیجه‌­ای جز سوختن کار و بارِ زراعی و به تنگنا افتادن رعیّت نخواهد داشت.

حتی وی دست بُردن بر مال بازرگان مُرده را «خساست» می­‌خواند و پادشاه را از دلِ دردمندِ طفلک بازرگان و ملقّب شدن به «ظالمی»، می­‌ترساند.

موارد متعددی از این قبیل نگاه انتقادی و تعلیمی، هم در گلستان و هم در بوستان دیده می‌­شود و سعدی به عنوان منتقد و مُصلحی اجتماعی تلاش می‌­کند تا اخلاق نیک را در جامعه خود رواج دهد و آرمانشهری را پدید آورد.

_ از دیگر ویژگی­‌های سعدی، سادگی و روانی زبان و صراحت کلام در بیان معانی بلند است.

اینکه ادبا به سعدی عنوان هنری «افصح المتکلمین» داده‌­اند، به خاطر همین روانی سخن و فصاحت و بلاغت زبان وی است. نثر سعدی، نثری است به روانی نظم و نظم وی، نظمی است به روانی نثر.

به عنوان نمونه در ابیات آغازین نخستین غزل سعدی یعنی ابیات: «اول دفتر به نام ایزد دانا * صانعِ پروردگار حیِّ توانا // اکبر و اعظم خدای عالم و آدم * صورت خوب آفرید و سیرت زیبا».

شاعر به حدی ساده و روان شعر می­‌سراید که اگر مخاطب اطلاع نداشته باشد که گوینده در حال سرودن شعر است، گمان می‌­کند که وی در حال سخن گفتن و صحبت معمولی است.

این ویژگی روانی و سادگی کلام سعدی که در بیشتر آثار وی جلوه دارد، بسیاری را به اشتباه انداخته و گمان کرده‌­اند که می‌­توانند همانند سعدی، به سادگی، نظم و نثر بگویند و بسرایند اما وقتی پای در این میدان گذاشتند، فهمیدند که کار دشواری است و به تنگنا افتادند.

اینکه قدما سعدی را خداوندگار سخنِ «سهل و ممتنع» دانسته­‌اند، دقیقاً در راستای همین قدرت وی است. همین ویژگی سادگی و شیرین زبانی، در کنار ویژگی ایجاز کلام سعدی باعث شده تا قسمت­‌هایی از جملات و عبارات آثار وی، همچون ضرب‌المثل در بین مردم رایج شود و در افواه خلق افتد و فارسی­‌زبانان در موقعیت­‌های مختلف از آن استفاده کنند.

وجود ضرب­‌المثل‌­هایی همانند: «دروغ مصلحت انگیز به که راستی فتنه انگیز»، «نه هرچه به قامت مهتر، به قیمت بهتر»، «عاقبت گرگ‌زاده، گرگ شود»، «هرچه نپاید، دلبستگی را نشاید» و غیره در گفتار ما، همه نشئت گرفته از رواج و شهرت گلستان سعدی در بین ما ایرانیان است.

_ از قدیم الایام معمولاً قالب قصیده برای بیان مضامین مدحی در بین شاعران استفاده می­‌شد و شاعران تلاش می‌کردند تا با اغراق به بیانِ ویژگی­‌های بیرونی و درونی ممدوح خود بپردازند.

نخستین فردی که در قرن هفتم برخلاف پیشینیان خود و سنّت ادبی، نگاهی متفاوت به قالب قصیده کرد و نوعی هنجارشکنی و نوآوری در این قالب پدید آورد، سعدی شیرازی بود.

وی جنبة مدح صِرف صاحبان مقام را کنار نهاد و تلاش کرد تا از قالب قصیده برای بیان موعظه و نصیحت ممدوح استفاده کند.

از این رو ممدوح قصاید سعدی برخلاف گذشته، جاودانه، عادل در همه کار و سرچشمه‌ی تمام خوبی­‌ها نیست و سعدی در نقش پیری نصیحت­‌گو و دانا، از تعریف و تمجید صِرف دوری کرده و در جای­جایی قصاید خود ممدوحین را موعظه می‌­کند و بدان­ها نکات اخلاقی را یادآور می­‌شود.

مثلاً در قصیده­ای که در ستایش یکی از اتابکان فارس به نام مظفرالدین سلجوقشاه آورده، می­‌گوید: «کمر به طاعت و انصاف و عدل و عفو ببند * چو دستِ منّتِ حق بر سرت نهاد کلاه// تو روشن آینه‌­ای، ز آهِ دردمند بترس * عزیز من، که اثر می­‌کند در آینه آه».

_ در قرن هفتم سبک غالب نثرنویسی این گونه بود که نویسندگان به سبک «فنّی»، کتابت می­‌کردند.

در این سبک نفوذ لغات و مختصات زبان عربی و مغولی به زبان فارسی و اطناب‌نویسی و رجحان توصیف بر خبر به آن حد فراوان شد که زبان فارسی را از اصالت‌­های کهن خود دور کرد که این مطلب با نگاهی به تاریخ جهانگشای عطاملک جوینی و نفثة المصدور زیدری نَسَوی و دیگر آثار فنّی این دوره و مقایسة این کتاب­‌ها با آثار نوشته شده در سبک مُرسل کاملاً هویداست.

این روال در قرن هشتم بیش­تر هم شد و نثر «مصنوع و متکلفی» را شکل داد که به مراتب دشوارتر و بیراهه‌­تر از قرن قبلی بود و ما می‌­توانیم این­گونه از نویسندگی را در بخش­‌هایی از تاریخ وصاف عبدالله شیرازی که هشت سال بعد از وفات سعدی و در سال 699 هجری قمری شروع به تألیف کرده، ببینیم.

کار مهمی که جناب سعدی انجام داده، این است که در تألیف گلستان یعنی 656 هجری، هنجارشکنی کرده و برخلاف روال نثرنویسی دیگر نویسندگان قبل و بعد از خود، نثری را پدید می­‌آورد که نه تنها رنگ و بوی مبتذل نثر فنّی و مصنوع قرن هفتم و هشتم را ندارد، بلکه معیارهای دوران گذشتة زبان فارسی همچون ایجاز که مختص زبان‌های پهلوی و ایران باستان است، در خود دارد و از این طریق توانسته نقش قابل توجهی در جلوگیری از نابودی زبان فارسی ایفاء کند.


۱۴۰۴/۰۲/۰۲ - ۰۸:۵۳
۸۳۶ بازدید